خونه خوبه خونه مامانم امیده
خونه خوبه بوی مامانمو میده
خونه خوبه خونه مامانم امیده
خونه خوبه بوی مامانمو میده
اون بیرون خبری نی به جز چشمای بارونی
به جز آدمای مجبور مث خودت که به اجباره با اونی
اون بیرون خبری نی به جز بدهکارُ آلوده ها
ثمره ی سگ دوهاتم که زرشکا و زالومه ها
اون بیرون خبری نی به جز صفحه پشت هم چیدن
به جز آدمای خسته که به زور با شکمِ گشنه خندیدن
پره دود پره جوب پره خون مردایی که کردن پشت به جنگیدن
آدما فحش به هم میدن این چیزارو پشت هم دیدم